«معجزه» ، عبارت است از کار خارق العاده اى که غیر قابل تعلیم و تعلّم بوده ، افراد بشر از آوردن مثل آن عاجز باشند ; به شرط آن که با ادعاى نبوت یا امامت همراه باشد و آورنده معجزه از دیگران بخواهد که اگر در نبوت (یا امامت) او و خدایى بودن معجزه اش شک دارند ، آن ها نیز مانند آن را انجام دهند .
قرآن از جهات گوناگون معجزه است ; معجزه اى زنده و جاویدان که پیام آور آن شخصى درس ناخوانده بوده و در مقابل تمام اندیشه مندان جهان «تحدى» (مبارزه طلبى) کرده است . برخى از جنبه هاى اعجاز قرآن عبارتند از:
1 . «اعجاز ادبى» که برجسته ترین ادیبان عرب را سخت شگفت زده کرده است . سرسخت ترین دشمنان پیامبر(صلى الله علیه وآله)با شنیدن چند آیه به فرا بشرى بودن قرآن اعتراف مى کردند . هیچ کس مثل قرآن نیاورده و نخواهد آورد .
2 . اعجاز از نظر «اخبار غیبى» ; مانند: وعده پیروزى (خداپرستان) روم در کمتر از 10 سال بر (آتش پرستان آن زمان) ایران ، پیش بینى فتح مکه و دهها نمونه دیگر ;
البته ممکن است افراد دیگرى نیز پیشگویى هایى بکنند و درست از آب درآید ; ولى نام آن معجزه نیست ; زیرا غالباً کلى است و با عباراتى چند پهلو بیان مى شود و با ادعاى نبوت یا امامت همراه نیست .
3 . اعجاز در «وضع قوانین اخلاقى»: اندیشه مندان غیر مسلمان نیز به این نکته معترفند که «قرآن ، کلام الهى ، متقن ترین قوانین و نسخه پر افتخار بشرى و عهده دار سعادت بشر است که قوانین سعادت بشر از روى آن باید نوشته شود .»
تاریخ اسلام ، گواه روشنى براى اثبات این ادعاست .
4 . اعجاز از نظر «علوم جدید» و اکتشافات علمى: با این که قرآن ، کتاب تربیت و هدایت است ، در عین حال ، اقیانوس بى کرانى از علوم تجربى و انسانى هم هست که دانشمندان را به تحقیقات زیادى واداشته و آن ها را وادار به اعتراف کرده که قرآن ، ساخته و پرداخته حضرت محمد(صلى الله علیه وآله)نیست ; بلکه از ناحیه غیب به او وحى شده است .
حرکت و جاذبه زمین ، حرکت خورشید و منظومه شمسى ، گسترش روزافزون جهان ، زوجیت عمومى و دهها نمونه دیگر ، همگى از جنبه هاى اعجاز علمى قرآن است .
بانو دکتر «لورا واکسیا» استاد دانشگاه نابل در این باره مى نویسد: «کتاب آسمانى اسلام ، نمونه اى از اعجاز است . قرآن کتابى است که نمى توان از آن تقلید کرد . نمونه سَبْک و اسلوب قرآن در ادبیات سابقه ندارد . تأثیرى که این سبک در روح انسان ایجاد مى کند ، ناشى از امتیازها و برترى هاى آن است . چطور ممکن است این کتاب اعجازآمیز ، ساخته محمد(صلى الله علیه وآله)باشد ; در صورتى که او یک نفر عرب درس نخوانده بود ؟ ما در این کتاب گنجینه ها و ذخایرى از علوم مى بینیم که فوق استعداد و ظرفیّت باهوش ترین اشخاص ، فیلسوفان و قوى ترین رجال سیاست و قانون است .»
معجزه پیامبر(صلى الله علیه وآله) از مقوله علم و معرفت بوده ، براى همه بشر و تا ابد معجزه است . البته به حکم ضرورت ، فهم مردم از دانش قرآن مختلف است و شدت و ضعف دارد ; چنان که درک انسان از مسائل و مشکلات روزمره اش مختلف است . بنابراین همان طور که انسان براى حل مشکلات روزانه زندگى اش به دیگران مراجعه مى کند باید براى فهم درست حقایق قرآن به اهل آن مراجعه کند . معجزه بودن قرآن براى فرد فرد بشر در همه اعصار است . و اگر کسانى بلاغت و فصاحت قرآن را نفهمند ، باید از اهل آن بپرسند . قطعاً میان این معجزه و معجزه دیگر پیامبران مانند عصاى موسى که از مقوله علم نبود و محدود به زمانى خاص براى عده اى خاص بود ، تفاوت بسیارى وجود دارد . فراگیر بودن معجزه پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله)چنین اقتضایى دارد .